هفته دوازدهم ازلیگ ششم.جدالی که خیلی هاآن رابه عنوان آخرین بخت ناصرحجازی برای فرارازبحران عنوان می کردند.فرهادمجیدی پس از8سال به استقلال بازگشته.به اعتقادمافیای سایه،فرهاددیگربرای بازی درتیمی مثل استقلال مسن بود!!
بازی شروع می شود،تیم استقلال بازی2-0برده را2-3به پیکان واگذارمی کند.بعضی بازیکنان نمی تواننددر چشمان مربی،که همچون پدرشان به آنهاعشق می ورزید،نگاه کنند.دراین میان فرهادحتی طاقت رفتن به رختکن ندارد.ازخجالت سرش راپایین می اندازدوگونه هایش ازاشک،خیس می شود.کلمات کم می آورند.ناگهان دستانی پرمهر،شانه های فرهادرالمس می کند.لحظه ای زیباخلق می شود.اسطوره،همچون پدری دلسوز،جوانش رادرآغوش می گیردتااوراآرام کند.هردوبه خوبی می دانندکه این آخرین دیدارشان درمستطیل سبزاست.
ناصرخان باتمام تواضع وبزرگ منشی اش،درمصاحبه ی بعدازبازی می گوید:«دست مجیدی رامی بوسم که باتمام وجودبرای استقلال بازی کرد.
چندروزبعدروزنامه هاتیترزدند:فیروزکریمی سرمربی استقلال شد.
فرهاددست پرورده ی ناصرخانه...پس درغیرت هم بی همتاس...این عکساقشنگترین عکسایی بودکه دیدم...
عاشقتونم داداش فرهادوناصرخان...
|